مَراغه یکی از شهرهای مهم استان آذربایجان شرقی و مرکز اداری شهرستان ویژهٔ مراغه است. این شهر در کنار رودخانهٔ صوفیچای و در دامنهٔ جنوبی کوه سهند گسترده شدهاست. مراغه با دارابودن ۱۶۲٬۲۷۵ نفر جمعیت و ۲۵٫۹۷ کیلومتر مربع مساحت در سال ۱۳۹۰ خورشیدی، دومین شهر بزرگ و پرجمعیت استان پس از تبریز به شمار میرود. این شهر در ۱۳۵ کیلومتری جنوب مرکز استان واقع شدهاست.[۳][۲]
واژهٔ مراغه، از حدود قرن دوم هجری[۷] رایج شدهاست. به گفته مورخان، این شهر با نامهایی همچون افراهرود (احمد بلاذری)، افرازهروح (معجمالبلدان)، افراهروذ ()، افرازهرود (یاقوت حموی)، افرازهارود (بارتولد)، امدادهارود، مراوا یا ماراوا (کسروی) و ماراغا (ویلسون، سیاح انگلیسی) شناخته میشدهاست.[۱]
قسمتی از
نقشه ایران در دوره افشاریه. نام مراغه در جنوبشرقی دریاچه ارومیه (در نقشه: دریاچه شاهی)، به انگلیسی: Maragha نوشته شدهاست.
در مورد وجه تسمیه نام مراغه نظریات زیر مطرح شدهاست:
- مارا آغا
نام مراغه از نامی ترکی ترکیب یافته است؛ در زبان ترکی، مارا به معنی جایگاه، مکان و سرزمین است. و آغا نیز در این زبان به معنی بزرگ، ارباب، خان و امیر است. بنابراین کلمه مراغه در اصل ماراآغا و به معنی جایگاه بزرگان و خوانین بودهاست سپس در اثر گذشت زمان به ماراغا و مراغه تبدیل شدهاست. با توجه به اینکه از روزگاران قدیم، شهرستان مراغه یکی از مناطق آباد و پرجمعیت و مهم آذربایجان بودهاست و مورد توجه اشراف و بزرگان و امرا قرار میگرفت، این نام بیمناسبت نبودهاست.»[۱][۸]
- ماراوا
- احمد کسروی در کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان مینویسد: «بیگمان درستِ این نام مراوا یا ماراوا بوده و از اینرو معنی آن را جایگاه ماد توان پنداشت.»[۹]
- ماراغا
- ویلسون، سیاح انگلیسی در سفرنامهاش لفظ مراغه را برداشتی از نام یک اسقف مشهور نسطوری به نام ماراغا میپندارد.[۱]
- مارکیانا
- برخی محققان نام مراغه را با مارکیانا که در کتاب تعلیمات جغرافیایی بطلمیوس به دریاچه ارومیه اطلاق شده، مرتبط میدانند.[۱]
این شهر از دوران قبل از اسلام آباد بودهاست اما قرنهای ۱۲ تا ۱۴ میلادی دوران رشد و شکوفایی آن است؛ زمانی که پایتخت سلسلههای متعدد محلی از جمله اتابکان آذربایجان بودهاست و در نهایت مرکز حکومت ایلخانی قرار داده شد.[۱۰]
پیش از اسلام[ویرایش]
دیاکونوف با استفاده از مندرجات الواح آشوری از وجود یک پادشاهی نیمهمستقل به نام «اوئیشدیش» یا «ویشدیش» در سدهٔ هشتم قبل از میلاد در حدود ناحیهٔ مراغهٔ کنونی[۱۱] و در جوار قلمرو دولت ماننا و تحت نفوذ آن[۱۲] خبر دادهاست. اما هیچ نشانهای از قرارگاه و مرکز این دولت محلی باستانی در دست نیست.[۱۳]
در سال ۳۶ پیش از میلاد، مارک آنتونی، سردار روم پایتخت آتروپاتکان، شهری به نام «فراعته» یا «فراسپا» را که دارای استحکامات تدافعی خوبی بودهاست محاصره کرده بودهاست که در نهایت مغلوب مقاومت آتروپاتها و پارتیان شد و عقبنشینی کرد. شهر نامبرده به احتمال زیاد مراغه کنونی بودهاست.[۱۴]
پس از اسلام[ویرایش]
در سال ۲۲ هجری قمری ناحیه مراغه در پی حمله اعراب به تصرف ایشان در آمد.[۱۵]
محمد افشین در سال ۲۸۰ هجری قمری پس از غلبه بر حاکم مراغه، عبدالله بن حسین همدانی، مراغه را به عنوان پایتخت حکومتش برگزید.[۱۶]
مغولان در ماه صفر سال ۶۱۸ هجری قمری عزم تسخیر مراغه کردند. پس از یک هفته درگیری، مراغه به تصرف آنان در آمد، پس از خونریزی بسیار غارت و سوزاندن بقایا خارج شدند.[۱۷]
در سال ۶۲۲ هجری قمری جلالالدین خوارزمشاه بدون مقاومت مهمی مراغه را تصرف کرد. در این زمان قسمتی از ویرانیهای حمله مغول ترمیم شد.[۱۸]
پس از رفتن سلطان جلالالدین از آذربایجان، در اواخر سال ۶۲۸ هجری قمری قشون مغول دوباره مراغه را تصرف کردند.[۱۹]
گنبد محافظی که روی بقایای رصدخانه مراغه بر فراز تپه رصد در سمت شمال غربی مراغه ساخته شدهاست.
عکس، گرفتهشده در جریان ناهید در سال ۲۰۰۴م.
- هلاکوخان
- پس از مرگ چنگیزخان، متصرفات مغول بین فرزندانش تقسیم شد. در اواخر نیمه اول قرن هفتم یکی از نوادگان چنگیز به نام هلاکو فرماندهی اردوی غرب را به دست گرفت و بار دیگر به ایران حمله کرد. وی پس از تصرف نقاط شرقی ایران و قلع و قمع اسماعیلیان عازم بغداد شد. هلاکو بغداد را غارت کرد و با قتل مستعصم به خلافت عباسیان خاتمه بخشید.[۲۰]
- سپس در تاریخ صفر ۶۵۶ هجری قمری به ایران بازگشت و در آذربایجان مستقر شد و مراغه را به سبب آب و هوای خنک و مراتع خرم، پایتخت خود قرار داد. اوج شهرت و آبادنی مراغه در این زمان است. به فرمان هلاکو دانشگاهی بزرگ، رصدخانه و سایر مراکز تحقیقات و علمی به دست خواجه نصیرالدین طوسی با همکاری چندین دانشمند و ستارهشناس دیگر تاسیس شد و دانشپژوهانی از اطراف و اکناف عالم جهت مطالعه به این شهر رو آوردند.[۲۱]
- هلاکو در سال ۶۶۳ هجری قمری در اثر عارضهای در گذشت و طبق آئین مغول به خاک سپرده شد. خواجه نصیرالدین طوسی در آن واقعه میگوید:[۲۲]
چون هلاکو ز مراغه به زمستانگه شد |
|
کرد تقدیر ازل نوبت او را آخر |
سال بر ششصد و شصت و سه، شب یکشنبه |
|
که شب نوزدهم بُد ز ربیعالاخر |
- با توجه به این که هلاکو بودایی و زن و مادرش مسیحی بودند، در این دوران مراغه و حوالی آن مرکز مسیحیت به شمار میرفتهاست. رومیان، ارامنه، نسطوریان، به ویژه دانشمندان و هنرمندان این فرق در مراغه گرد آمدند و کلیساهای متعددی ساخته شد.[۲۳]
- حصار شهر
- شهر با دیواری بلند محصور بودهاست که منسوب به دوران حکومت هلاکو است.[۲۴]
در قرن هشتم هجری که ایلخانان ضعیف شدند، حکومت به دست فئودالهای مغول، چوپانیان و جلایریان افتاد.[۲۵]
در اوایل این دوره، مراغه جزء ده شهر بزرگ و پرجمعیت ایران بودهاست که شهرهای بناب، عجبشیر، ملکان، هشترود، میاندوآب (مرحمت آباد)، مهاباد (ساوج بلاغ)، آذرشهر (دهخوارگان)، شاهین دژ و قره آغاج از توابع آن بودهاند. در این دوره اولین کارخانه اسلحهسازی ایران در مراغه دایر شدهاست.[۲۶]
مردم مراغه به زبان ترکی آذربایجانی تکلم میکنند. همچنین زبان ارمنی در بین مسیحیان ساکن رواج دارد.[۲۷]
حمدالله مستوفی در ۷۴۰ قمری در کتابش، نزهةالقلوب، زبان مردم شهر مراغه را «پهلوی مغیر» یا «پهلوی معرّب» نامیده[۲۸][۲۹] که منظور همان زبان آذری است.[۳۰]. اولیا چلبی درنیمه دوم قرن یازدهم هجری نیز میگوید که «اکثر زبانان مراغه به زبان پهلوی گفت و گو میکنند»[۳۱] دکتر محمدامین ریاحی خویی در رابطه با این سخن اولیا چلبی میگوید:«سخن او دربارهٔ زنان مراغه، فصل رسالهٔ انارجانی را «تواظعات اناث تبریز» به زبان کهن یاد میآورد و معلوم میشود که خانه نشینی زنان و دوری آنها از اجتماع و بینیازی آنها از گفتگوهای دیوانی و بازاری سبب شده که طبعاً دگرگشتهای زبان در محاورات آنها کمتر و دیرتر اثر بگذاردref>ریاحی خویی، محمدامین، «ملاحظاتی دربارهٔ زبان کهن آذربایجان»: اطلاعات سیاسی - اقتصادی، شمارهٔ ۱۸۲-۱۸۱[۳۲]
- مراغیهای رودبار الموت
- پس از حملات عربها گروهی از مردم مراغه در حدود هزار سال پیش از آن شهر کوچیده و به منطقه رودبار الموت رفتند. این کوچندگان امروز نیز به نام مراغیها نامیده میشوند و در ۷-۸ روستای رودبار الموت سکونت دارند و به زبان مراغی سخن میگویند.[۳۳] مراغیان، مانند سایر ساکنان منطقه به صورت رسمی شیعه شناخته میشوند اما به نظر میرسد به آیین زرتشتی و نیز اسماعیلیه مقید هستند.[۳۴] حمدالله مستوفی در نزهةالقلوب مینویسد: «مراغیان را به مزدکی نسبت کنند، و چون اشخاص باسواد در میان مراغیها نایاب است و در کتمان طریقهٔ خود مُصرند و هیچگاه میل ندارند دیگران به راه رسم و عقیدهٔ آنها آگاه شونده از این رو نمیتوان به حقیقت معتقدات آنها آگاهی یافت.»[۳۵][۳۶]
- احسان یارشاطر زبان مراغی را بازماندهٔ زبان مادها میداند و چنین توصیفش میکند: «زبان مراغی، مانند برخی از لهجههای تاتی طارم علیا (هزار رودی و نوکیانی) و اشهاردی و چلی (در رامند) و کرنی و کرلقی (در خلخال) زبانی نسبتاً محافظهکار است و بسیاری از خصوصیات کهنتر لهجههای مادی را حفظ کردهاست.[۳۷]»
زبان ترکی با ورود سلجوقیان به آذربایجان و در دورههای بعد، حکومت قرهقویونلوها و آققویونلوها گسترش یافت و در زمان صفویه که زبان دربار ترکی بود به بالاترین پایگاه خود در آذربایجان رسید و زبان همگانی شد.[۳۸]
اکثریت قریب به اتفاق مردم مراغه مسلمان و دارای مذهب شیعه هستند. اقلیتی از سایر ادیان از قبیل چند خانوادهٔ ارمنی نیز در آن ساکن هستند.[۳۹][۴۰]
- ارامنه
در زمانی که مراغه به عنوان پایتخت انتخاب شده بود از آنجا که مادر هلاکو مسیحی بود، مسیحیان از امتیازات خاصی برخوردار بودند؛ رومیان، ارامنه و نسطوریان از اطراف و اکناف در این شهر گرد آمدند و کلیساهای متعدد ساخته شد. در آن زمان خلیفهٔ ارامنه در این شهر سکونت داشتهاست.[۴۰]
غازان در زمان حکومتش فرمان قبول اسلام و تخریب کلیساها، معابد یهود و بودایی و آتشکدههای زرتشتی را صادر میکند. این فرمان در مراغه نیز به شدت تعقیب میشود و به مرور زمان از تعداد ارامنه در این منطقه کاسته میشود.[۴۰]
در ادوار گذشته و در اثر حملات کردها و همزمان با مهاجرت بزرگ ارامنه ایران در سال ۱۸۲۸ میلادی تعداد ۷۰۰ خانوار ارمنی از این شهر و روستاهای اطراف به قفقاز مهاجرت کردند و تعداد زیادی از دهات ارمنینشین خالی از سکنه شد. اینان در دهکدهای که در قرهباغ ایجاد و به مناسبت خاستگاهشان مراغه نامگذاری شده بود ساکن شدند.[۴۰]
بعد از وقایع شهریور ماه سال ۱۳۲۰ و وقایع سال ۱۳۲۴ نیز تعداد زیادی از ارامنه به اتحاد جماهیر شوروی مهاجرت کردند.[۴۰]
طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵ برآورد جمعیت مراغه در نقاط شهری، برابر ۱۵۱،۴۸۶ نفر، ۳۹،۲۹۵ خانوار، با نسبت جنسی ۱٫۰۱ مرد به زن و بعد خانوار ۳٫۸۶ بودهاست.[۲]
هرم جمعیتی نقاط شهری مراغه در سال ۱۳۸۵.[۲]
مردان | سن | زنان |
۷۲۹ |
۸۰+ |
۷۷۱ |
۸۸۴ |
۷۵-۷۹ |
۸۸۵ |
۱٬۴۱۱ |
۷۰-۷۴ |
۱٬۴۰۲ |
۱٬۵۴۱ |
۶۵-۶۹ |
۱٬۶۲۴ |
۱٬۸۸۹ |
۶۰-۶۴ |
۱٬۹۳۷ |
۲٬۲۰۰ |
۵۵-۵۹ |
۲٬۲۷۸ |
۳٬۲۹۸ |
۵۰-۵۴ |
۳٬۱۲۴ |
۴٬۴۸۰ |
۴۵-۴۹ |
۴٬۱۳۴ |
۴٬۸۹۵ |
۴۰-۴۴ |
۴٬۹۹۲ |
۵٬۶۳۳ |
۳۵-۳۹ |
۵٬۷۵۴ |
۵٬۹۰۲ |
۳۰-۳۴ |
۶٬۱۵۵ |
۷٬۳۶۵ |
۲۵-۲۹ |
۷٬۵۸۶ |
۹٬۴۲۶ |
۲۰-۲۴ |
|