مختصات: ۳۷°۱۶′۳۹″ شمالی ۴۹°۳۵′۲۰″ شرقی / ۳۷.۲۷۷۴° شمالی ۴۹.۵۸۹۰° شرقی / 37.2774; 49.5890
استان گیلان، از استانهای شمالی ایران است. دربارهٔ نام گیلان و معانی واژهٔ گیل، نظرات متفاوتی ابراز شدهاست. لغتنامه دهخدا، واژهٔ گیلان را برگرفته از «گیل»، بهاضافهٔ پسوند مکان «ان»، به معنای محل سکونت گیلها دانسته و افزودهاست که صورت این واژه در زبان پهلوی، گِلان (Gelan) و نزد یونانیها گِلای (Gelae) بودهاست.[۷]
این استان، دارای مرز بینالمللی از طریق آستارا با جمهوری آذربایجان است که از شمال به دریای خزر و کشور آذربایجان، از غرب به استان اردبیل، از جنوب به استان زنجان و قزوین و از شرق به استان مازندران محدود میشود[۸]. مساحت گیلان ۱۴٬۰۴۴ کیلومترمربع و جمعیت آن طبق سرشماری ۱۳۹۱، ۲،۴۸۰٬۸۷۴ نفر است.[۱]
گیلان دهمین استان پرجمعیت و بیست و هشتمین استان وسیع ایران است. تراکم جمعیت در این استان با ۱۷۷ نفر در هر کیلومترمربع جایگاه سوم را در ایران دارد.[۹] کلانشهر رشت با داشتن ۴۶ درصد جمعیت کل استان[۱۰]، مرکز و پرجمعیتترین شهر استان گیلان و دوازدهمین شهر پرجمعیت ایران و پرجمعیتترین شهر سه استان ایران در ساحل دریای خزر است. از دیگر شهرهای پرجمعیت این استان میتوان به ترتیب به شهرهای بندر انزلی، مهمترین بندر ایرانی در حاشیه دریای خزر، لاهیجان، تالش، لنگرود، رودسر، بندر آستارا، فومن و اشاره کرد.
طبیعت گیلان، پوشیده از جنگل و دارای آب و هوای معتدل و مرطوب است. این استان شامل مناطق سرسبز شمال غربی رشتهکوه البرز و بخش غربی کرانههای جنوبی دریای خزر است.[۱۱]
استان گیلان از سال ۱۳۴۴ در تقسیمات کشوری ایران به عنوان استان مستقل وارد شد. این منطقه پیش از آن ولایت گیلان و استان یکم خوانده میشد.[۱۲]
سنت مقاومت در برابر اشغالگران موضوعی تکراری در نوشتههای نویسندگان و تاریخنگاران محلّی و ملیگرا میباشد (از جمله صادق هدایت، احمد کسروی، ، ). اینها گیلان را در طول تاریخ به گفتهی مینورسکی «پرچمدار ایرانگرایی (ایرانیسم)» میدانند.[۱۳]
نمایی از قلهٔ
سماموس، بلندترین نقطه گیلان از روستای حاجی آباد
املش.
گیلان انتهای غربی رشته کوه البرز و بخش غربی جلگههای حاشیه دریای خزر ایران را دربر میگیرد. دره عرضی عمیق سفیدرود بین منجیل و امامزاده هاشم کمربند کوهستانی را قطع میکند. در شمال غرب، ارتفاعات تالش به صورت حوضهای پیوسته امتداد دارند و گیلان را از آذربایجان جدا میکنند. جز در انتهای شمالی در حیران واقع در انتهای دره آستاراچای که از ارتفاع ۱۶۰۰ متر فراتر نمیرود، ارتفاع همه آن مناطق بالای ۲۰۰۰ متر است و سه قله بالای ۳۰۰۰ متر (۳۱۹۷ متر)، (۳۰۰۹ متر) و یا ماسوله داغ (۳۰۵۰ متر) دارد. در بخش شرقی و شمال شرقی آنها جریانهایی موازی به پایین به سوی دریا جریان دارد که منجر به الگویی شانهایشکل میشود. البرز غربی خود در شرق دره سفیدرود پهنتر و پرپیچوخمتر است و سه دامنه موازی دارد؛ نماینده جنوبیترین و پستترینشان در گیلان (۲۳۷۵ متر) در منطقه عمارلو ست؛ دامنه متوسط پیوستهتر است؛ از کوه درفک (۲۷۳۳ متر) تا کرم کوه (۳۳۸۹ متر) ادامه دارد، درحالی که دره عرضی ناتشکوه (۲۳۸۷ متر) و کوه سمام یا سماموس (۳۶۸۹ متر) که بلندترین نقطه گیلان است تقسیم میکند. همه این کوهها ساختار زمینشناسی و تاریخ زمینساختی بسیار پیچیدهای دارند که آنها را به مجموعه ساختاری مرکز ایران مربوط میکند. لرزهخیزی بالا گواه فعال بودن فرایند کوهسازی ست، زلزله ۳۱ خرداد ۱۳۶۹، دو شهر منجیل و رودبار را تقریباً ویران کرد و حدود چهل هزار نفر را کشت و صدها روستا را تخریب کرد.[۱۴]
بیش از ۴۰ رودخانه در گیلان جریان دارند که مهمترین آنها سفیدرود است. دیگر رودهای مهم گیلان آستاراچای، رود چمخاله، [۱۵]
گرچه همه این کوهها مساحت بیشتری از جلگهها دارند، ولی جلگهها مهمترین ویژگی خاص استان هستند و واژه گیلان هم اغلب به مناطق جلگهای یا خصوصاً به جلگه مرکزی اطلاق میشدهاست. این متوازیالاضلاع کمارتفاع، با پهنای ۳۵ کیلومتر و طول ۹۰ کیلومتر، ناهمگن بوده قابل تقسیم به دو بخش اصلی است: دلتای سفیدرود در شرق و جلگه فومن در غرب. اولی تماماً توسط سفیدرود، رودی با دبی بالا (۴۵۰ میلیون متر مکعب به طور میانگین) و محتوای آبرفتی بالا ایجاد شدهاست. در بالای رود محتوای آبرفتی قدیمی غلیظ وجود دارد، ولی در پایین آن، شمال آستانه، رود اغلب دارای لای و گل میشود، و مسیرش از مسیر سابق شمال شرقیش که در زاویه برجسته دشت در دستک به دریا میپیوست عوض کرده و در حال حاضر به سوی شمال جریان یافته و دلتای زنده کوچکتری هنگام پیش رفتن به دریا بین زیباکنار و بندر کیاشهر میسازد. جلگه فومنات در غرب رسوبات آبرفتی دریایی و خطوط شنی ساحلی را با رسوبات فراوان ناشی از رودخانههای پرشمار سرازیر از ارتفاعات تالش میآمیزند. آنها مستقیماً به دریا نمیرسند، بلکه در تالاب انزلی یا یک خروجی به دریا جمع میشوند از لای ساحل شنی خط ساحلی جمع میشوند تالاب در نتیجه رسوبگذاری مستمراً در حال کوچک شدن و پست شدن بودهاست. در مقابل، جریانات شمال تالش و شرق گیلان که حتی از پلرود هم پرآبترند به اندازه کافی برای خنثی کردن عمل جریان ساحلی رونده بسوی شرق آبرفت نمیآورند، و نمیتوانند جز یک روبان باریک منطقه کمارتفاع تنها با پهنای چند کیلومتر بین آستارا و سفیدرود و در شرق قاسم آباد با پهنای حدود ۱۰ کیلومتر در دهانه کلاچای بسازند.[۱۴]
مناطق کمارتفاع ساحل دریای خزر به دلیل وضعیت توپوگرافیکشان، دارای نوعی بسیار ویژه از هستند. کل استان گیلان متعلق به این منطقهٔ به طور خاص مرطوب و سبز است: جریانات جوی غالب شمالی-جنوبی، بر فراز دریا مرطوب شده، توسط مانع قوی البرز مجبور به بالارفتن شدید میشوند و نتیجتاً در همه سال به فراوانی بر جلگه و کوهپایه شمال غربی رشته کوه میبارند. نظام بارش در پاییز (سپتامبر تا دسامبر) وقتی که ناپایداری جوی در بالاترین نقطه خود است حداکثر شدیدی نشان میدهد، در زمستان و اوایل بهار متوسط است، در مه تا اوت کمترین مقدار را دارد (ولی عموماً به حد کافی زیاد هست تا بالاتر از حد ماههای خشک بماند). بارندگی متوسط سالانه بین ۱۲۰۰ تا ۱۸۰۰ میلیمتر در طول خط ساحلی متغیر است (۱۲۳۳ در آستارا، ۱۷۵۵ در انزلی)، در گوشه جنوب غربی جلگه به سوی یک منطقه شبه مرطوب کاهش مییابد (۱۰۸۶ در فومن و ۸۵۵ در شاندرمن)، و در بخش پستتر کوهها دوباره به مقادیر خیلی زیاد تا ۱۵۰۰-۱۸۰۰ میلیمتر (۲۴۰۰ میلیمتر در دره بالای ماسال) میرسد. در طول دره سفیدرود، که هر بعدازظهر تابستانی باد شدید شمالی منجیل آن بر آن میوزد، کاهشی شدید منجر به منطقه شبهخشک مدیترانهای مانند رودبار و منجیل میشود.[۱۴]
گونههای گیاهی و جانوری[ویرایش]
- نوشتارهای وابسته: فهرست پرندگان گیلان و مناطق حفاظت شده استان گیلان
دلیل پوشش گیاهی غنی گیلان ممتاز بودن اقلیم آن است. ناحیه رویشی هیرکانی مانند یک نوار سبز، حاشیه جنوبی دریای خزر و نیمرخ شمالی رشته کوه البرز را پوشاندهاست. این ناحیه رویشی به خاطر حاصلخیزی خاک، تغییرات دما و بارندگیهای متعدد، حاوی گونههای گیاهی زیادی است. جنگلهای این ناحیه به صورت نسلی دستنخورده و سالم، کمربندی از درختان خزانکننده دوران سوم زمینشناسی را تشکیل میدهند. این جنگلها که از آن به نامهای جنگلهای مرطوب و یا خزری یاد میشود ارزشهای زیستمحیطی و اقتصادی زیادی دارند و در زمره میراث طبیعی جهانی محسوب میشوند.[۱۶] این ناحیه بخشی از است که این ناحیه خود درون است. بعضی گونههای ناحیه اکسین-هیرکانی چون درخت کواترنری جز در این منطقه در دیگر نقاط نابود شدند.[۱۷] این ناحیه نسبت به مناطق ارو-سیبری و حتی ناحیه رویشی اکسین - هیرکانی[یادداشت ۱] ویژگیهای خاصی دارد: مخروطیان تقریباً وجود ندارند، سرخدار تنک و تعداد زیادی از گونههای بومی که بازمانده گونههای گیاهی آرکو-ترشری هستند[یادداشت ۲] وجود دارند. بر حسب ارتفاع سه سطح جنگل قابل تمایزند: جنگلهای مخلوط هیرکانی، جنگلهای راش کوهی، و جنگلهای بلوط بلند کوهی و جنگلهای ممرز. جنگل هیرکانی که زمانی جلگهها را میپوشاندند، اکنون بخش عظیمی از بخش اول کوهها تا ارتفاع ۱۰۰۰ متری را میپوشانند. این جنگل لایه دار است و لایهای از درختان خیلی بلند مثل بلند مازو، درخت آزاد، و انجیلی و انواع رایجتر افرا و نارون؛ لایهای از درختان کوچکتر مثل لیلکی، شبخسب، شمشاد در نقاط سایه دار و همه انواع درختان میوه وحشی؛ و یک زیربوته با بتههایی مثل جل،